اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ الَّذِینَ كَفَرُوا أَوْلِیاۆُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ (بقره ـ 257)
خداوند دوست و سرپرست مۆمنان است، آنها را از تاریكىها (ى گوناگون) بیرون و به سوى نور مىبرد. لكن سرپرستان كفّار، طاغوتها هستند كه آنان را از نور به تاریكىها سوق مىدهند، آنها اهل آتشند و همانان همواره در آن خواهند بود.
در آیه قبل خواندیم كه او مالك همه چیز است »لَهُ ما فِی السَّماواتِ« و در این آیه مىخوانیم: نسبت او به مۆمنان، نسبت خاصّ و ولایى است. «وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا» گوشهاى از سیماى كسانى است كه ولایت خدا را پذیرفتهاند.
آنكه ولایت خدا را پذیرفت، كارهایش رنگ خدایى پیدا مىكند. «صِبْغَةَ اللَّهِ» «1» براى خود رهبرى الهى برمىگزیند. إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طالُوتَ مَلِكاً» «2» راهش روشن، آیندهاش معلوم و به كارهایش دلگرم است. «یَهْدِیهِمْ رَبُّهُمْ بِإِیمانِهِمْ «3»، «إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ «4»، لا نُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ «5» در جنگها و سختىها به یارى خدا چشم دوخته و از قدرتهاى غیر خدایى نمىهراسد. فَزادَهُمْ إِیماناً «6» از مرگ نمىترسد و كشته شدن در تحت ولایت الهى را سعادت مىداند.
امام حسین علیه السلام فرمود: «انى لا ارى الموت الا سعادة
تنهایى در زندگى براى او تلخ و ناگوار نیست، چون مىداند او زیر نظر خداوند است. إِنَّ اللَّهَ مَعَنا «8» از انفاق و خرج كردن مال نگران نیست، چون مال خود را به ولى خدا مىسپارد.
یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً «9» تبلیغات منفى در او بى اثر است، چون دل به وعدههاى حتمى الهى داده است:
وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ «10» غیر از خدا همه چیز در نظر او كوچك است.
امام على علیه السلام فرمود: عظم الخالق فى أنفسهم فصغر ما دونه فى أعینهم. «11» از قوانین و دستورات متعدّد متحیّر نمىشود، چون او تنها قانون خدا را پذیرفته و فقط به آن مىاندیشد و اگر صدها راه برایش باز شود ، تنها با معیار الهى آن راهى را انتخاب مىكند كه خداوند معیّن كرده است. وَ مَنْ لَمْ یَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ «12»
ناگفته پیدا است كه خداوند نه به اجبار مۆمنان را از ظلمات (گناه و جهل و صفات رذیله و دورى از حق) به نور خارج مىكند و نه كفار را به اجبار از فطرت توحیدى بیرون مىبرد بلكه اعمال آنها است كه ایجاب چنین سرنوشتى را از سوى پروردگار مىكند
نكتهها:
1- تشبیه ،ایمان، و كفر به نور و ظلمت رساترین تشبیهى است كه در این مورد به نظر مىرسد.
نور منبع حیات و همه بركات و آثار حیاتى و سرچشمه رشد و نمو و تكامل و جنبش و تحرك است. نور آرامبخش و مطمئن كننده و آگاه كننده و نشان دهنده است در حالى كه ظلمت رمز سكوت و مرگ، خواب و نادانى، ضلالت و وحشت مىباشد. ایمان و كفر نیز چنین هستند.
2- ممكن است گفته شود كه كفار نورى ندارند كه از آن خارج شوند، ولى با توجه به اینكه نور ایمان در فطرت همه وجود دارد این تعبیر كاملاً صحیح به نظر مىرسد.